Latest topics
اخبار فناوری اطلاعات
Social bookmarking










Bookmark and share the address of انجمن کامپیوتر دانشگاه ولی عصر رفسنجان on your social bookmarking website
دست نوشته ای از محمد رضا احمدی رتبه ی نخست کنکور پزشکی1364
Page 1 of 1 • Share •
دست نوشته ای از محمد رضا احمدی رتبه ی نخست کنکور پزشکی1364
[center]
آیا میتوانید این مسئله را حل کنید؟ گلولهای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ نموده و گذر میکند حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده؟ کدام گریبان پاره میشود...
بسم رب الشهدا و الصدیقین:
چه کسی می داند جنگ چیست؟
چه کسی می داند فرودیک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر جا،
به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟
جوانم چه می کند؟ دخترم چه شد؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟
کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود.
از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟
آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده
کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟
چه کسی در هویزه جنگیده؟
کشته شده و در آنجا دفن گردیده؟
چه کسی است که معنی این جمله رادرک کند:
نبرد تن و تانک؟! اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟
چگونه سر 120دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود؟
آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود
و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن راسوراخ کرده وگذر می کند،
حالا معلوم نمایید سرکجا افتاده است؟
کدام گریبان پاره می شود؟
کدام کودک در انزوار و خلوت اشک می ریزد؟
و کدام کدام .............؟
توانستید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر نمی توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:
هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین، ماشین لندکروزی را که با سرعت درجاده مهران –
دهلران حرکت می نماید، مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگراز مقاومت هوا صرف نظر شود.
معلوم کنید کدام تن می سوزد؟ کدام سر می پرد؟
چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟
چگونه باید آنها را غسل داد؟
چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم.
چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم؟
کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟
به چه امید نفس می کشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟
از خیال، از کتاب ، از لقب شاخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت درکیفت می گذارد؟
کدام اضطراب جانت را می خورد؟
دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟
دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک، به ماشین، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا؟
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن، پرستو شدن
آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی
تو داغدار شده است؟جوانی به خاک افتاده است؟
آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد را به اشک نشانده اند؟ و آنان را زنده به گور کردند؟
هیچ می دانستی؟ حتما نه! ...
هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی
و آنگاه که قطره ای نم یافتی؟
با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی؟
اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!!
اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اکبر نیستی،
اگر جعفر و عبدالله نیستی،
لااقل حرمله مباش!
که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد.
من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد....
پس بیاید حرمله مباشیم

آیا میتوانید این مسئله را حل کنید؟ گلولهای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ نموده و گذر میکند حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده؟ کدام گریبان پاره میشود...
بسم رب الشهدا و الصدیقین:
چه کسی می داند جنگ چیست؟
چه کسی می داند فرودیک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر جا،
به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟
جوانم چه می کند؟ دخترم چه شد؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟
کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود.
از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟
آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده
کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟
چه کسی در هویزه جنگیده؟
کشته شده و در آنجا دفن گردیده؟
چه کسی است که معنی این جمله رادرک کند:
نبرد تن و تانک؟! اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟
چگونه سر 120دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود؟
آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود
و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن راسوراخ کرده وگذر می کند،
حالا معلوم نمایید سرکجا افتاده است؟
کدام گریبان پاره می شود؟
کدام کودک در انزوار و خلوت اشک می ریزد؟
و کدام کدام .............؟
توانستید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر نمی توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:
هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین، ماشین لندکروزی را که با سرعت درجاده مهران –
دهلران حرکت می نماید، مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگراز مقاومت هوا صرف نظر شود.
معلوم کنید کدام تن می سوزد؟ کدام سر می پرد؟
چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟
چگونه باید آنها را غسل داد؟
چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم.
چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم؟
کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟
به چه امید نفس می کشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟
از خیال، از کتاب ، از لقب شاخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت درکیفت می گذارد؟
کدام اضطراب جانت را می خورد؟
دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟
دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک، به ماشین، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا؟
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن، پرستو شدن
آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی
تو داغدار شده است؟جوانی به خاک افتاده است؟
آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد را به اشک نشانده اند؟ و آنان را زنده به گور کردند؟
هیچ می دانستی؟ حتما نه! ...
هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی
و آنگاه که قطره ای نم یافتی؟
با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی؟
اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!!
اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اکبر نیستی،
اگر جعفر و عبدالله نیستی،
لااقل حرمله مباش!
که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد.
من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد....
پس بیاید حرمله مباشیم
_________________
گردن چه نهي به هر قفايي / راضي چه شوي به هر جفايي
چون شير به خود سپه شکن باش / فرزند خصال خويشتن باش
افسرده مباش اگر نه سنگي / رهوارتر آي اگر نه لنگي
nvdcmptr- Admin
- تعداد پستها : 77
اعتبار : 8
Join date : 2009-05-09
رضا- عضو جدید
- تعداد پستها : 6
اعتبار : 0
Join date : 2010-02-14
Re: دست نوشته ای از محمد رضا احمدی رتبه ی نخست کنکور پزشکی1364
اینودرادامه دست نوشته های ...نوشتم ایشون توسال64نوشتن به جا نوشتن ولی نمی دونم مقصود دوستمون ازاینکه این مطالب را اینجا گذاشتن چی بوده. شما با دقت وبصیرت بخوانید مقایسه کنید و نظربدهید.من ازدخترا میگم :
دخترسوسنگرد:آرامش نداشت صدای جنگنده های دشمنو می شنید خیلی وقت بود طعم سکوت رونچشیده بود حتی شب آرامش نداشت پدرش ,برادرش,مادرش,هر لحظه منتظربود که یکیشون شهید بشه ,ترسواضطراب داشت,شباخواب نداشت,یاد دوستاش می افتاد که مرده بودند,اون مظلوم بود,اماخدارو داشت.نمی دونست گناه چیه,نمی دونست جهنم کجاست ,اطرافیانش همه خوب بودند.خوبامونده بودند تا با دشمن بجنگند,اونایی که رفته بودند ترسو بودند.بد برای دشمن بود, بدی از دشمن بود. دغدغه اش جنگ بود,دشمنشو می دونست کیه می دونست کجاییه.
دختر دانشگاه ولی عصر : آرامش نداره صدای گوشیشو می شنوه نگاه می کنه شمارش غریبه تو دوراهی مونده, جواب بده یا نه ,وصل می کنه اما الو نمی گه,صدای یه پسره قطعش می کنه ,طرف کوتاه نمیاد,دخترک معصوم جواب نمی دهد می داند چه می خواهد آرامش چند ساعتی ازش گرفته می شود اما دخترک معصوم می داند او چه می خواهد . این اولین پسر نیست وهمچنان جنگ ادامه دارد,جنگ با هوای نفس خود .دخترک حتی شب آرامش نداشت. خواهرش,دوستان پاک وخوبش و همکلاسی هایش همه در معرض خطر بودند.دعا می کند خدایا کمکشان کن در دام هوی هوس گرفتارنشوند شب خواب نداشت یاد دوستانش می افتاد که مرده بودند (پاکیشانرا کشته بودند) دخترک مظلوم بود ,اوخدارا داشت می دونست گناه چیه می دونست جهنم کجاست , می دونست جهنمیا کیایند . اطرافیانش بد بودند (خوب(پاک)خیلی کم پیدا می شد) کمترمی تونست کسی رو پیدا کنه که باهوی وهوسش جنگیده دغدغه اش فقط مزاحم های تلفنی نبود , متلکهای به اصطلاح دوستانش و همچنین پسرای دانشگاه هم بود که به او به کنایه مادر شهید می گفتند ولی دخترک فقط قدری رامی پوشاند که واجب بود گناه دخترک این بود که نمی خواست کسی مویش را ببیند.دخترک نمی دانست دشمنش کیه نمی دونست کجاییه.
شما قضاوت کنید اگرزندگی ما ازاوناییکه زمان جنگ بودند سختترنباشه آسونترهم نیست.
دخترسوسنگرد:آرامش نداشت صدای جنگنده های دشمنو می شنید خیلی وقت بود طعم سکوت رونچشیده بود حتی شب آرامش نداشت پدرش ,برادرش,مادرش,هر لحظه منتظربود که یکیشون شهید بشه ,ترسواضطراب داشت,شباخواب نداشت,یاد دوستاش می افتاد که مرده بودند,اون مظلوم بود,اماخدارو داشت.نمی دونست گناه چیه,نمی دونست جهنم کجاست ,اطرافیانش همه خوب بودند.خوبامونده بودند تا با دشمن بجنگند,اونایی که رفته بودند ترسو بودند.بد برای دشمن بود, بدی از دشمن بود. دغدغه اش جنگ بود,دشمنشو می دونست کیه می دونست کجاییه.
دختر دانشگاه ولی عصر : آرامش نداره صدای گوشیشو می شنوه نگاه می کنه شمارش غریبه تو دوراهی مونده, جواب بده یا نه ,وصل می کنه اما الو نمی گه,صدای یه پسره قطعش می کنه ,طرف کوتاه نمیاد,دخترک معصوم جواب نمی دهد می داند چه می خواهد آرامش چند ساعتی ازش گرفته می شود اما دخترک معصوم می داند او چه می خواهد . این اولین پسر نیست وهمچنان جنگ ادامه دارد,جنگ با هوای نفس خود .دخترک حتی شب آرامش نداشت. خواهرش,دوستان پاک وخوبش و همکلاسی هایش همه در معرض خطر بودند.دعا می کند خدایا کمکشان کن در دام هوی هوس گرفتارنشوند شب خواب نداشت یاد دوستانش می افتاد که مرده بودند (پاکیشانرا کشته بودند) دخترک مظلوم بود ,اوخدارا داشت می دونست گناه چیه می دونست جهنم کجاست , می دونست جهنمیا کیایند . اطرافیانش بد بودند (خوب(پاک)خیلی کم پیدا می شد) کمترمی تونست کسی رو پیدا کنه که باهوی وهوسش جنگیده دغدغه اش فقط مزاحم های تلفنی نبود , متلکهای به اصطلاح دوستانش و همچنین پسرای دانشگاه هم بود که به او به کنایه مادر شهید می گفتند ولی دخترک فقط قدری رامی پوشاند که واجب بود گناه دخترک این بود که نمی خواست کسی مویش را ببیند.دخترک نمی دانست دشمنش کیه نمی دونست کجاییه.
شما قضاوت کنید اگرزندگی ما ازاوناییکه زمان جنگ بودند سختترنباشه آسونترهم نیست.
رضا- عضو جدید
- تعداد پستها : 6
اعتبار : 0
Join date : 2010-02-14
پاسخیه
درسته و به گفته امام معصوم هم جهاد اکبر مبارزه با نفس هستش و جهاد اصغر مبارزه با کفار هست
اما بد نیست یه راهیان نور هم برید البته اگه نرفتید و یه سری واقعیات اونجا رو ببینید
ممنون
اما بد نیست یه راهیان نور هم برید البته اگه نرفتید و یه سری واقعیات اونجا رو ببینید
ممنون

_________________
گردن چه نهي به هر قفايي / راضي چه شوي به هر جفايي
چون شير به خود سپه شکن باش / فرزند خصال خويشتن باش
افسرده مباش اگر نه سنگي / رهوارتر آي اگر نه لنگي
nvdcmptr- Admin
- تعداد پستها : 77
اعتبار : 8
Join date : 2009-05-09
Page 1 of 1
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
» در ادامه دست نوشته ای...
» کلیپ معرفی لینوکس
» كارشناسي ارشد كامپيوتر (همه گرايش ها)
» کتاب زبانهای برنامه سازی(انگلیسی)
» ترمینال لینوکس همچون موم در دستان شما
» KDE SC 4.4 ٫ تجربه ای فراتر از یک رویا
» در پی اشکال WordPress.com، بیش از ۱۰ میلیون وبلاگ از دسترس خارج شدند
» سی و چهارمین دور از مسابقات برنامهنویسی برگزار شد: ایران در مکان سی و ششم
» تهاجم گوگل باز به حریم شخصی کاربران جیمیل